Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-05@19:53:03 GMT

٣ تصویر از ژولیت بینوش در کنار کیارستمی

تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۱۱۱۰۱

حضور ژولیت بینوش در فیلم‌های عباس کیارستمی، دریچه تازه‌ای از بازی و بازیگری را در فیلم‌های این کارگردان باز کرد. نظریه بازیگری در فیلم‌های کیارستمی- تبدیل نابازیگران به بازیگران با کمک به بروز وجوه شخصیتی که بازی می‌کنند و تبدیل بازیگران به نابازیگران با کنترل شدید و تمرین حضوری بدون تأکید- با حضور بینوش در فیلم «کپی برابر اصل» به چالش کشیده شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مینا اکبری در ادامه در روزنامه شرق نوشت: فیلم قرار بود گفت‌وگوی مداوم زوجی باشد که رابطه‌شان را به پرسش می‌کشند. برای چنین حضوری آیا بهتر نبود کیارستمی خود را از چالش پشت دوربین خلاص می‌کرد و بازیگری آشنا را انتخاب می‌کرد تا پشت‌صحنه آرام‌تری برای خلق چالش مقابل دوربین مهیا کند؟ اما آدم‌های بزرگ با انتخاب‌هایشان بزرگ می‌شوند. انتخاب ژولیت بینوش جدا از نام‌ونشان بازیگر جهانی که فیلم را بیشتر مورد توجه قرار می‌داد، برای کیارستمی چالش تازه‌ای از ارتباط با بازیگر برای خلق شخصیت موردنظرش بود. او می‌خواست روح ایرانی را که در نوشته‌اش بود با رویکردی فرانسوی جهانی کند و برای این کار به بازیگری در اندازه ژولیت بینوش نیاز داشت.آنچه می‌خوانید تجربه من است از سه دیدار که در آنها ارتباط کارگردان و بازیگرش را بازتاب می‌دهد؛ ارتباطی برای خلق ارتباطی دیگر. بهترین بازیگران، بازیگرانی هستند که بلدند بهترین انتخاب‌ها را داشته باشند و بهترین کارگردان‌ها آنهایی هستند که بلدند عمیق‌ترین ارتباط‌ها را ایجاد کنند. این اتفاق انگار درباره عباس کیارستمی و ژولیت بینوش افتاده بود؛ نه کپی که اصل.فروردین ١٣٨٥/ فرودگاه مهرآباد
١- اولین ملاقات من با ژولیت بینوش، بازیگر مطرح سینمای فرانسه و جهان، مانند یک سکانس سانسورشده از یک فیلم است؛ در سالن انتظار ترمینال پروازهای خارجی فرودگاه مهرآباد؛ در ساعت ٢٢:٣٠ وقتی هواپیمای ایرفرانس به زمین می‌نشیند. میزبان، عباس کیارستمی است و من به‌عنوان روزنامه‌نگار و توفان گرگانی به‌عنوان مترجم او را همراهی می‌کنیم. نه از ازدحام خبرنگاران خبری هست، نه از فلاش دوربین‌های عکاسان و نه حتی یک تشریفات معمولی که برای ورود بازیگران تلویزیونی ایران در شهرستان‌های دورافتاده هم تدارک دیده می‌شود. ژولیت بینوش با لباس ورزشی سورمه‌ای و روسری‌ای که دور سرش پیچیده این مسکوت‌بودن را بیشتر رعایت کرده است. او هیچ قرابتی با تصویر همبازی‌هایش در آمریکا و اروپا ندارد. سادگی ازحدگذشته و بی‌رنگی خیره‌کننده‌اش باور این نکته ساده را که او بازیگر اسکاری «بیمار انگلیسی» است به سخت‌ترین گمانه‌ها تبدیل کرده، اما وقتی از دور برای عباس کیارستمی دست تکان می‌دهد، متوجه می‌شویم که او خودش است. به رسم ادب، عباس کیارستمی من را به بینوش معرفی می‌کند، اما فرصت سؤال از او که چطور بعد از همکاری با مجموعه‌ای از بهترین کارگردانان اروپا و آمریکا به ایران آمده، چندان فراهم نیست و وعده دیدار و گپ‌وگفت ما به روزی دیگر موکول می‌شود.یک هفته بعد/ خانه عباس کیارستمی
٢- روز پنجشنبه به‌همراه لیلا حاتمی، بازیگر و مترجم زبان‌های فرانسوی و انگلیسی، به خانه عباس کیارستمی در خیابان چیذر می‌رویم. وقتی زنگ خانه را می‌زنیم، بازیگر کریستف کیشلوفسکی در را به رویمان باز می‌کند و به روش فیلم‌های علی حاتمی به ما سلام می‌کند. او می‌گوید سلام و ما به‌جای تشکر می‌گوییم مرسی. زبان و مرز همیشه با هم نزدیکی‌هایی داشته‌اند. بینوش مانند یک میزبان درجه‌یک ما را به داخل اتاق راهنمایی می‌کند. چنددقیقه بعد عباس کیارستمی از پله‌های طبقه بالای خانه‌‌اش به ما می‌پیوندد تا در این گفت‌وگو شرکت کند، اما وقتی لیلا حاتمی و ژولیت بینوش ترجیح می‌دهند به زبان فرانسوی صحبت کنند، او بی‌حوصله ما را ترک می‌کند. بینوش بازیگری است روشنفکر. دیدگاه‌ها و پاسخ‌های دقیقش در گفت‌وگو به من ثابت‌ کرد که او همچنان به سروری فرهنگ بر سیاست ایمان دارد. او مانند اسلافش اگرچه نه به آن تندی و نه با آن تیزی، حرف‌هایی می‌زند که اصولا چپ‌ها در جهان برای چنین سخنانی کف می‌زنند. او سعی کرده تصویر روشنفکرانه‌ای از هنر بازیگری خلق کند. همراهی با کارگردانان نخبه‌گرایی که همیشه می‌خواستند از جاده‌های فرعی در سینما به مقصد برسند.از بینوش درباره دلایلش برای آمدن به ایران می‌پرسم و او از رمزآمیزبودن کشور ما می‌گوید. از اینکه در ایران می‌توان هم‌زمان هم اسرار باستانی را مشاهده کرد و هم اسرار مدرن امروزی که مورد مناقشه بسیاری از کشورهای مهم جهان است، اما دلیل مهم‌تر و اصلی‌ترش را به ایران شناخت عباس (کیارستمی) عنوان می‌کند و خاطره‌ای از اولین ملاقاتش با کارگردان ایرانی تعریف می‌کند که صدای بمب خنده‌مان، بار دیگر عباس کیارستمی را به کنارمان می‌کشاند. بینوش می‌گوید از او دعوت شده بود تا به‌خاطر ساخت فیلم «طعم گیلاس» به کیارستمی جایزه فدریکو فلینی را اهدا کند، اما بعد از حرکت کاترین دونوو هنگام اهدای جایزه نخل طلا به عباس کیارستمی که از روی بی‌اطلاعی این بازیگر نسبت به قانون کشور ایران رخ داد و برای کیارستمی دردسرساز شد، او را حسابی ‌ترسانده بودند و بارها از سوی مسئولان یونسکو به او تذکر داده شده بود که هنگام اهدای جایزه هیچ‌گونه تماسی با کیارستمی نداشته باشد. طبیعتا بینوش نیز دوست نداشته طعم شیرین این جایزه بعد از برگشت کیارستمی به ایران به کام او تلخ شود، اما آن‌قدر از دیدن کیارستمی روی سن احساساتی می‌شود که به‌جای دست‌دادن، گل‌هایی که همراهش بوده را از دور به طرف کارگردان ایرانی پرت می‌کند و موجب خنده حضار در سالن می‌شود.گفت‌وگو که تمام می‌شود، بینوش رو به عباس کیارستمی می‌گوید: «خانم لیلا چهره‌ مناسبی برای بازیگری دارد!» و تازه ما متوجه می‌شویم که یادمان رفته لیلا حاتمی را به‌عنوان بازیگر به همکار فرانسوی‌اش معرفی کنیم.مرداد ١٣٨٨/ لوچیانو
سومین دیدار من با ژولیت بینوش در حالی رخ می‌دهد که ایتالیا در تب برگزاری کنفرانس هشت کشور صنعتی «جی هشت» روزهای شلوغ و پرسروصدایی را تجربه می‌کرد. برای گزارشی از پشت‌صحنه فیلم «کپی برابر اصل» راهی شهر لوچیانو، واقع در ایالت توسکانی در مرکز ایتالیا می‌شوم؛ جایی که عباس کیارستمی با طمأنینه در حال ثبت داستان کم‌اتفاق آشنایی و رابطه یک مرد نویسنده و زنی گالری‌دار است. همه‌چیز با ریتمی کند پیش می‌رود. فیلم‌برداری تا دو هفته دیگر ادامه خواهد داشت، اما کسی عجله‌ای ندارد. انگار از رم و دیگر شهرهای ایتالیا که با سرعت سینمای اسپیلبرگ و لوکاس به پیش می‌تازد، در لوچیانو به دنیایی با منطق آثار تارکوفسکی و برسون پرتاب شده‌ام.در خانه‌ای که هم نشانه معماری روز در آن هویداست و هم معماری پرنقش‌ونگار قرن‌هجدهمی، در سایه‌روشن یک روز تابستانی، کیارستمی در حال جدل با ژولیت بینوش است تا او را به جنس دیگری از راه‌رفتن، حرف‌زدن و زندگی‌کردن در یک فیلم عاشقانه عادت بدهد؛ البته عشقی به روش کیارستمی. همان‌طور که عشق حسن و طاهره در بستر خرابه‌های زلزله تفاوتی بنیادی با عشق‌هایی داشت که پیش از این دیده بودیم.
کار با ژولیت بینوش مهم‌ترین کار کیارستمی در صحنه است. در ایالت توسکانی دیگر از قهقهه‌های بلند بازیگر فیلم «شکلات» در تهران خبری نیست. برداشت‌های متعدد او را کلافه و عصبی کرده است. اگرچه او مشتاق‌ترین فرد گروه برای ساخت فیلم به نظر می‌رسد، اما بیشترین چالش‌ها هم نصیب او می‌شود؛ چالشی که بهترین توصیف برای آن کنترل است. باقی عوامل پذیرفته‌اند که باید تماشاگر باحوصله این پشت‌صحنه شهودی باشند. فیلم‌نامه‌ای در صحنه هست، اما انگار فقط برای ارائه به آدم‌های بی‌کار نوشته شده، فیلم با منطق صحنه‌ها جلو می‌رود و با اعتماد کامل به درک آنی از حوادث. برای کیارستمی ساخت یک پروژه چهار‌میلیون‌یورویی با مشارکت مارین کارمیتز، شبکه سه فرانس، کانال پلوس و آنجلو باباگالوی فرقی با تولید یک فیلم برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با بازیگران غیرحرفه‌ای ندارد. به تکاپوی او برای ساخت تک‌تک پلان‌ها نگاه می‌کنم. کیارستمی تکلیفش روشن است. ٥٠ سال به شکل روشنفکرانه‌ای در جهت رفع بازی و بازیگری در هنر سینما تلاش کرده است. برعکس بینوش به‌عنوان نسل دیگری از بازیگران فرانسوی که در گسترش مفاهیم نوین هنر بازیگری به شکل روشنفکرانه‌ای مقابل دوربین رفته‌اند شناخته می‌شود. دو آدم با عقایدی متفاوت در نقطه اوج کار خود به هم می‌رسند؛ حالا یکی به‌عنوان کارگردان در اوج بی‌اهمیتی به مقوله بازی و توجه مفرط به ایجاد حضور واقع‌نمایانه، از بازیگری در اوج هنر بازیگری و شهرت می‌خواهد که در برابر دوربین او در یک داستان عاشقانه تنها حضوری عمیق داشته باشد، نه بازی چشمگیر.بعد از ١٨ برداشت بی‌نتیجه، بینوش خسته و دلگیر به سمت اتاق محل استراحتش می‌رود. کیارستمی به من و (معصومه لاهیجی) مترجم پروژه و حمیده رضوی (فیلم‌بردار پشت‌صحنه) می‌گوید که تنهایش نگذارید و کنارش باشید. با ترس‌ولرز سراغش می‌رویم، اما اولین فنجان قهوه را که هورت می‌کشد، آرام می‌شود و از دل‌سپردگی‌اش به این داستان عاشقانه بی‌اوج‌وفرود می‌گوید که در آن‌سوی دوربین مردی با عینک سیاه خود می‌خواهد جهان را جور دیگری به تماشا بگذارد. دل‌بستگی این بازیگر فرانسوی نیز از همین‌جا او را به این چالش کشانده که همه تکنیک‌ها و قابلیت‌هایش را کنار بگذارد و وقتی مقابل دوربین کیارستمی قرار گرفت، چیز دیگری از خود بروز بدهد؛ حضوری روشنفکرانه و متفاوت؛ حضوری که ساده به دست نیامده است. شاهد در برابر شماست؛ کپی برابر اصل.

منبع: فرارو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۱۱۱۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود

بنی‌عباس در آغاز کار به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما حضرت خلافتی که از مسیر بنی عباس و آدم‌کشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نپذیرفت. این یکی از تفاوت‌های ائمه با دیگران است که دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشستی با عنوان «امام صادق(ع) و مسئله حکومت» طی سخنانی افزایش تعداد شیعیان در زمان امام صادق (ع) و سیره آن حضرت در مواجه با قیام‌های آن دوران پرداخت.

بخش‌هایی از سخنان این استاد دانشگاه را می‌خوانید:

ولادت امام صادق(ع) در سال 80 هجری و شهادت ایشان در سال 148 هجری رخ داد. از سال 83 تا 132، مصادف با دوره بنی امیه و خلفای ستمگری است که البته بعد از هشام، بنی امیه دچار ضعف شده و در سال 132، بنی امیه با کشته شدن مروان حمار ساقط می‌شود.

نکته مهم این است که دوره ضعف بنی‌امیه برای امام صادق (ع) بسیار مغتنم بود چون آنها دیگر نمی‌توانستند فشار زیادی به امام بیاورند لذا امام صادق(ع) هم از سقوط بنی امیه و هم تثبیت بنی عباس، نهایت استفاده را کردند چون فرصت ارزشمندی برای ایشان رخ داد.

گسترش مکتب شیعه در دوران امامت امام صادق (ع)

در زمان امام صادق(ع) تعداد شیعیان زیاد شد در حالی‌که این تعداد مثلاً در زمان امام حسن (ع) کم بود تا جایی که فرزندان آنها حتی امکان ازدواج با شیعه را نداشتند. بنی عباس، سال‌ها از هر راهی حتی راه‌های غیرشرعی و خدعه و نیرنگ استفاده کردند تا بتوانند بنی‌امیه را کنار بگذارند. آنها از روایات نبوی نیز سوء استفاده می‌کردند و حتی شروع به کشتار سادات کردند.

بنابراین لازم است این دشمنان اهل بیت (ع) را به خوبی بشناسیم که البته افراد بی‌سوادی نبودند و بسیاری از آنها از جمله مهدی، هادی و هارون، محدث بودند و برخی از آنها با علما مناظره می‌کردند.

 

کار قرآنی در شمار مبارک‌ترین کارهای اسلامی و جهادی است

 

بنی‌عباس، موقع روی کار آمدن به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما امام(ع)، خلافتی که از مسیر بنی عباس و از راه آدم‌کشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نمی‌تواند بپذیرد چون اگر پیشنهاد آنها را می‌پذیرفت چه جوابی در قبال تاریخ داشت؟ این از تفاوت‌های ائمه ما با دیگران است که قدرت برای آنها موضوعیتی ندارد و دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند و آن را حفظ کنند.

اگر امام حسن (ع) صلح کرد به این دلیل بود که اگر چنین کاری انجام نمی‌داد تشیع از بین می‌رفت هرچند که برخی از افراد، او را به خوار کردند شیعیان متهم کردند اما این سیاستی مثبت از جانب ایشان بود. بنابراین نباید سیاسی‌کاری به معنای منفی انجام دهیم چراکه واقعیت این است که خلافتی که از مسیر بنی‌عباس به دست بیاید مشروع نیست. از سوی دیگر مردم آماده پذیرش چنین چیزی از جانب امام صادق (ع) نبودند.

قیام‌‌های سادات حسنی علیه عباسیان

بنده تعجب می‌کنم که سر کلاس درس، برخی دانشجویان می‌گویند در چنین شرایطی هدف وسیله را توجیه می‌کند اما شهید بهشتی می‌گوید، با استفاده از پلکان حرام، کسی به پشت بام حلال نمی‌رسد. مطلب دیگر اینکه قیام‌‌های سادات حسنی علیه عباسیان را در آن دوران شاهد هستیم که می‌گفتند اینها دروغ گفتند و خدعه و نیرنگ به کار بردند و اسم اهل بیت(ع) را آوردند و عنوان ما را غصب کردند بنابراین قدرت باید در دست خاندان علی باشد نه آل عباس. البته امام صادق(ع) در قیام‌های محمد نفس زکیه و برادرش ابراهیم شرکت و همراهی نمی‌کند.

 بعد از واقعه عاشورا، برخی گمان کردند تنها درسی که می‌شود از حسین بن علی(ع) گرفت فقط مبارزه مسلحانه است که زیدیه نمونه بارز آنهاست اما مگر امام حسین (ع) در تمام زندگی‌اش فقط قیام مسلحانه داشته است؟ این انسان، 57 سال عمر کرد و بیست سال از آن را در صلح با معاویه بود.

چه کسی گفته است در هر شرایطی باید قیام کرد؟ ما باید ببینیم آیا چنین قیامی، نتیجه‌ای در پی دارد؟ امام حسین(ع) وقتی مشاهده کرد خلافت در حال تبدیل به سلطنت است قیام کرد و شهید شد. بنابراین مسیری که ائمه ما رفتند ادامه فکر و فرهنگ و معرفت حسینی بود اما مسیری که زیدیه در پیش گرفت این بود که در هر حالی باید قیام کرد و این منطقی نیست لذا امام صادق(ع) قیام زید را تأیید نکرده است.

 

اسرار موفقیت امام صادق (ع) در تقویت بنیان‌های وحدت امت اسلام

 

پشتوانه معرفتی در قیام‌ها

خط امام در آن زمان خط قیام نبود در حالی‌که زیدیه می‌گفتند امامی که در خانه بماند و درس بگوید به درد نمی‌خورد. آنها می‌گفتند جعفر بن محمد، اعتقادی به جهاد ندارد در حالی‌که امام صادق(ع) می‌گفتند من به جهاد اعتقاد دارم اما علم خودم را در کنار جهل آنان نمی‌گذارم. در قیام فخ در زمان امام کاظم(ع)، یکصد سید به شهادت رسیدند اما آیا در مکه و در حرم خدا، کسی قیام می‌کند آن هم در مقابل لشکر عباسی؟ بنابراین قیام‌های بدون معرفت، کور و بی‌هدف و سطحی، اثری در پی ندارد.

زمانی که زیدیان وارد قیام شدند از نظر فقهی وابسته به مکتب ابوحنیفه شدند. خود زید می‌گفتند امام صادق (ع) فقط در احکام، امام ماست. آنها در کلام یعنی عقاید نیز وابسته به معتزله شدند چون باز هم از اهل بیت(ع) فاصله گرفتند. پشت هر قیامی باید یک معرفت باشد مثلاً انقلاب اسلامی بر اساس پشتوانه معرفتی ولایت فقیه شکل گرفت لذا موفق شد.

فرض کنید اگر شرایط مهیا بود و امام صادق(ع) در دوران پس از بنی‌امیه به خلافت می‌رسید آن وقت چه اتفاقی می‌افتاد؟ در روایت شریفی از امام صادق آمده است بنی امیه و بنی عباس نمی‌خواهند دین را در جامعه رواج دهند. حال آیا امام صادق اگر به قدرت می‌رسید می‌توانست با استفاده از همان روش‌ها، دین را در جامعه ترویج کند؟ در این صورت چه تفاوتی بین امام صادق (ع) و بنی امیه وجود دارد؟ شیخ صدوق در کتاب شریف «الخصال» این حدیث را نقل کرده است و نکات مهمی هم در آن وجود دارد.

گفته شده آنهایی که بالاترند باید بر آنهایی که پائین‌تر هستند آسان بگیرند و با مدارا رفتار کنند. سپس به این داستان اشاره می‌شود که شخصی مسلمان می‌شود و سپس دوست مسلمانش به او می‌گوید برویم نماز صبح بخوانیم و پس از نماز می‌گوید حالا تعقیبات نماز را بخوانیم، سپس شروع به مباحثه می‌کنند تا اینکه نزدیک نماز ظهر و عصر می‌شود، این روند ادامه پیدا می‌کند تا اینکه نوبت به نماز مغرب و عشاء می‌شود. طرف ناراحت می‌شود و می‌گوید این چه دینی است که شما دارید؟

امام صادق (ع) می‌گوید این گونه نکنید چون باعث می‌شود مردم از دین زده شوند. این کاری است که بنی امیه انجام داده و با شمشیر با مردم سخن می‌گفتند اما ما نباید تصویری خشن از اسلام به نماش بگذاریم. در سکانس آخر فیلم «محمد رسول الله» از مصطفی عقاد که مربوط به فتح مکه است ابوسفیان می‌گوید این پیروزی از قلب‌ها وارد شد نه از دیوارها.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • سعید آقاخانی دستمزد نجومی گرفته؟ | واکنش تهیه کننده نون خ | او در تیم نویسندگان، کارگردانی و بازیگری است و برای ...
  • امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود
  • برگزاری کلاس‌ بازیگری برای دانش‌آموزان تهرانی | نقش‌آفرینی هنرجوها در سریال‌های تلویزیونی
  • برگزاری کلاس‌های بازیگری برای دانش آموزان تهرانی
  • کلاس‌های بازیگری برای دانش آموزان تهرانی
  • عزاداری امام صادق(ع) در امامزاده آقا علی عباس
  • بازیگری متفاوت عمو پورنگ؛ منتظر این سریال در نمایش خانگی باشید
  • روایتی از سرگذشت سید عباس موسوی + فیلم
  • مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)
  • عباس‌زاده مقابل پرسپولیس فیکس می‌شود